مقدمه:
تربیت فرزند و حفظ حریم خانواده، از والاترین ارزشها در مکتب انسانساز اسلام است. در این میان، رابطه والدین و فرزندان از چنان عمق و حساسیتی برخوردار است که آثار آن مرزهای دنیا و آخرت را درمینوردد. یکی از ابعاد شگفت و هشداردهنده این رابطه، مسئله «نفرین والدین» و شرایط اثرگذاری آن است که در آموزههای دینی به آن پرداخته شده است.از منظر قرآن و سنت، پدر و مادر از جایگاهی بینظیر برخوردارند و دعای خیر یا شر آنان از درگاه الهی مستجاب میشود. این اثرگذاری، ناشی از پیوند عمیق عاطفی و حقوق متقابل است که میان آنان برقرار است. لذا شناخت حدود و شرایط این تأثیر، هم برای والدین و هم برای فرزندان، امری ضروری و راهگشا به شمار میرود.
این مقاله با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهمالسلام)، در پی واکاوی این پرسش اساسی است که نفرین پدر و مادر در چه زمانی و تحت چه شرایطی اثرگذار خواهد بود. برای نیل به این هدف، به بررسی مبانی مفهومی، مصادیق قرآنی، روایات ویژه و همچنین هشدارهای اکید واردشده در این زمینه پرداخته خواهد شد.
بررسی این موضوع، نه تنها جنبه فقهی و اعتقادی دارد، بلکه دریچهای به سوی یک نظام اخلاقی و تربیتی متوازن میگشاید. نظامی که در آن، مسئولیتها و حقوق دو طرف رابطه به رسمیت شناخته شده و از افراط و تفریط در احساسات و اعمال جلوگیری میکند.
نفرین پدر و مادر چه زمانی اثر دارد؟
مفهومشناسی لعن و نفرین در قرآن و سنت
۱-۱. تعریف و تفاوت لغوی لعن و نفریندر منابع دینی، «لعن» واژهای عربی به معنای دوری و اخراج از رحمت خداوند است که نقطه مقابل «صلوات» (درود و رحمت) محسوب میشود.
«نفرین» نیز ترجمه فارسی همین واژه است که در کاربرد عمومی، گاه دامنهای گستردهتر دارد و شامل دعاهایی مانند «مرده باد»، «ذلیل شود» یا «فقیر گردد» نیز میشود.
از نظر ماهوی و حکم شرعی، بین این دو واژه تفاوتی اساسی وجود ندارد و هر دو به یک معنا و تحت یک حکم کلی قرار میگیرند. آنچه تعیینکننده است، موضوع، شرایط و شخص موردنظر است که موجب تفاوت در حکم شرعی (حرمت، جواز یا استحباب) آن میگردد.
۱-۲. مبانی قرآنی جواز لعن و نفرین در موارد خاص
قرآن کریم به صراحت در موارد متعددی گروهها یا افرادی خاص را مورد لعن الهی قرار داده است، که نشاندهنده مشروعیت اصل این عمل در نظام تکلیفی اسلام است. از جمله میتوان به آیاتی اشاره کرد که «لَعْنَتُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ» (همانا لعنت خدا بر ستمگران باد)[۱]، یا «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ» (خدا کافران را لعنت کرده است)[۲] را بیان میدارند.
این آیات و مانند آنها نشان میدهد که لعن و نفرین نسبت به ستمگران، کافران، منافقان و مشرکان که با رفتار خود نظام الهی و اجتماعی را تهدید میکنند، نه تنها مذموم نیست، بلکه گاه مطابق با خواست الهی است. این جواز، مختص امور مهم، کلان و خطیری است که کیان جامعه دینی و اخلاقی را هدف قرار دادهاند.
۱-۳. جایگاه لعن و نفرین در روایات و تعیین محدودهی آن
در سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نیز موارد متعددی از لعن افراد یا گروههای خاص (مانند خورنده ربا، تهمتزنندگان و جداییاندازان بین مادر و فرزند) نقل شده است[۳].
این روایات مؤید آن است که لعن در فرهنگ اسلامی وجود دارد. اما نکته کلیدی، تعیین مدار و معیار مشروعیت آن است. مدار اصلی، نوع جرم و خطای ارتکابی است. روایات دیگری نیز وجود دارند که از نفرین نهی کردهاند.
جمعبندی این روایات نشان میدهد که منظور از نهی، نفرین در امور جزئی، شخصی و غیرمهم یا نفرین نسبت به افراد مؤمن و دوستان به دلیل خطاهای کوچک است. بنابراین، حکم نفرین تکلیفی تابع موضوع است: گاه حرام (نسبت به مؤمن برای خطای کوچک)، گاه مکروه، گاه جایز و گاه مستحب (نسبت به دشمنان خدا و اهل ظلم).
۱-۴. تطبیق با شرایط امروز: نفرین به مثابه آخرین سلاح تربیتی، نه اولین عکسالعمل
در جهان امروز که تنشهای روانی و عصبیت در روابط خانوادگی افزایش یافته است، درک دقیق مرزهای شرعی نفرین از منظر امام علی (ع) ضرورتی دوچندان مییابد.
این آموزه به والدین هشدار میدهد که به هیچوجه نباید از نفرین به عنوان یک ابزار تربیتی روزمره، برای تنبیه خطاهای کوچک یا تحت تأثیر خشم لحظهای استفاده کنند. چنین استفادهای، نه تنها اثر تربیتی مثبتی ندارد، بلکه به رابطه عاطفی عمیق بین والد و کودک آسیب زده و فضای خانه را آکنده از ترس و تنفر میکند.
از سوی دیگر، این دیدگاه حکیمانه به ما میآموزد که انرژی روانی و معنوی خود را بر شیوههای سازنده تربیت مانند گفتوگوی صمیمانه، تشویق، تنبیه منطقی و دعای خیر متمرکز کنیم.
نفرین، تنها میتواند به عنوان واکنشی استثنایی و به شدت حسابشده نسبت به تمرّد کامل از حدود الهی و ارتکاب گناهانی بزرگ که اساس تربیت دینی را نابود میکند، در نظر گرفته شود. در واقع، امام علی (ع) با ترسیم این مرز، به ما میآموزند که دعا برای هدایت فرزند، همواره باید بر دعا برای هلاکت او مقدم باشد.
2.مصادیق قرآنی اعمال مستحق نفرین و "ویل"
۲-۱. گناهان اعتقادی و عبادی: از کفر تا ریاآیات قرآن نشان میدهند که برخی گناهان اعتقادی و عبادی از جمله مواردی هستند که موجبات دوری از رحمت خدا را فراهم میکنند. بازداشتن دیگران از راه خدا و تکذیب قیامت، از مصادیق بارز گناهان اعتقادی هستند که آیات به آنها اشاره کرده و مستحق "ویل" دانستهاند[۴].
از سوی دیگر، ترک نماز یا انجام آن با ریا و خودنمایی، نمونهای از گناهان عبادی است که به صراحت در آیات (مانند سوره ماعون) مورد سرزنش و وعده "ویل" قرار گرفتهاند[۵]. این آیات نشان میدهند که تخلف از اصول دین و ظاهر سازی در عبادت، از دیدگاه قرآن بسیار مذموم و خطرناک است.
۲-۲. گناهان اخلاقی و اجتماعی: از تکبر تا کمفروشی
دسته دیگری از اعمال که قرآن برای آنها "ویل" یا لعنت را بیان میکند، گناهان اخلاقی و اجتماعی است که بنیان زندگی جمعی را سست میکند. تکبر و عیبجویی که رذایلی فردی اما مؤثر در روابط اجتماعی هستند، مورد نکوهش شدید قرار گرفتهاند[۶].
همچنین، کمفروشی و خیانت در معامله به عنوان نمونهای از ظلم اقتصادی، مستحق "ویل" شمرده شدهاند[۷]. حتی شکنجه مؤمنان به جای ایمانشان نیز در این زمره است[۸]. این موارد نشان میدهد که رعایت نکردن اخلاق و حقوق دیگران در جامعه، میتواند عواقب بسیار سختی در پی داشته باشد.
۲-۳. پیوند منطقی بین گناه و نفرین: عدالت الهی به جای انتقام شخصی
نکته بسیار مهمی که از این مجموعه آیات برداشت میشود، وجود یک پیوند منطقی و عادلانه بین عمل زشت و کیفر معنوی (نفرین/ویل) است.
نفرین الهی در اینجا یک عکسالعمل شخصی و احساساتی نیست، بلکه نتیجه طبیعی و حتمی انتخابهای نادرست انسان است؛ گویی خود آن عمل، انسان را از دایره رحمت خدا بیرون میراند.
این درک، کلیدی برای فهم تفاوت بین "نفرین الهی" (که عادلانه و بر پایه حکمت است) و "نفرین انسانی" (که ممکن است از روی خشم، کینه یا قضاوت نادرست صادر شود) است.
۲-۴. تطبیق با شرایط امروز: درس عبرت از مصادیق قرآنی برای والدین
این آیات برای والدین امروز یک درس تربیتی مهم دارد: محور خشم و ناراحتی الهی، "عمل ناشایست" است، نه "شخص خطاکار" به طور مطلق. این نگاه، والدین را از برچسبزنی و لعنِ ذات فرزند (مثلا گفتن "نفرین بر تو") بازمیدارد و توجه آنان را به اصلاح رفتار نادرست (مثلا تکبر، کمکاری، بیاعتنایی به حقوق دیگران) معطوف میکند.
به عبارت دیگر، اگر پدر یا مادری میخواهد از روشی قوی برای هشدار استفاده کند، باید مانند قرآن، عواقب وخیم "آن رفتار خاص" را توضیح دهد، نه اینکه وجود فرزند را نفرین کند. این رویکرد، هم از ظلم در گفتار جلوگیری میکند و هم راه اصلاح را برای فرد خطاکار باز میگذارد، زیرا مذمت از عمل است، نه از شخصیت.
3.نفرین پدران امت: مصداقی از جواز لعن ظالمین
۳-۱. جواز نفرین بر ظالمین و مسئولیت رهبری
از دیدگاه امام علی (ع)، نفرین بر ظالمین و ستمگران نه تنها جایز است، بلکه در مواردی به عنوان یک وظیفه و مسئولیت برای کسانی که حق را میشناسند مطرح میشود.
در روایتی از حضرت نقل شده که پیامبر اکرم (ص) به ایشان فرمودند: «... آنها را نفرین کن. من هم نفرین کردم که خداوند بهتر از آنان را به من دهد و به جای من شخص بدی را بر آنها مسلط کند»[۹].
این دستور مستقیم پیامبر (ص) به امام علی (ع) نشان میدهد که نفرین در این شرایط خاص، یک اقدام دفاعی و اصلاحی است. امام (ع) به عنوان پدر امت و رهبری که مسئول هدایت جامعه است، این حق و حتی وظیفه را دارد که برای حفظ دین و عدالت، نسبت به کسانی که به جامعه ظلم میکنند، از خداوند طلب تغییر وضعیت کند.
۳-۲. تحلیل حدیث: تفاوت بین نفرین انتقامجویانه و نفرین اصلاحطلبانه
در این حدیث شریف، دو نکته کلیدی وجود دارد که ماهیت این نوع نفرین را مشخص میکند.
اول، این نفرین در پاسخ به ستمها و دشمنیهای آشکار امتی صورت میگیرد که علیه حق و عدالت قیام کردهاند.
دوم، محتوای نفرین امام (ع) نشان میدهد که هدف اصلی، اصلاح جامعه است، نه صرفاً انتقام شخصی.
ایشان نفرین میکنند که «بهتر از آنان را به من دهد» (یعنی افراد صالح جایگزین شوند) و «به جای من شخص بدی را بر آنها مسلط کند» (یعنی خودشان به دست فردی ظالم گرفتار شوند تا عبرت بگیرند). این نشان میدهد که حتی در نفرین، نگاه امام (ع) به آموزندگی و عبرتگیری و نهایتاً هدایت جامعه است.
۳-۳. شرایط و ضوابط جواز نفرین از نگاه تربیتی
با توجه به این حدیث و مبانی قبلی، میتوان شرایط جواز نفرین را اینگونه برشمرد:
۱. مورد نفرین باید ظالم باشد (کسی که به حقوق مردم یا اصول دین تعدی کرده است).
۲. نفرین باید با انگیزه اصلاح و دفاع از حق باشد، نه کینهتوزی شخصی.
۳. نفرینکننده باید خود عامل به عدالت و تقوا باشد (مانند مقام امامت و رهبری معصوم یا انسانهای عادل).
۴. نفرین باید آخرین راهحل پس از ناامیدی از هدایت فرد ظالم باشد.
این شرایط نشان میدهد که جواز نفرین، بسیار محدود و در شرایط استثنایی است.
۳-۴. تطبیق با شرایط امروز: محدودیت شدید جواز نفرین برای والدین
اگرچه این حدیث جواز نفرین توسط امام (ع) را ثابت میکند، اما به وضوح نشان میدهد که این عمل در سطح رهبری جامعه و در برابر ظلم عمومی جایز است.
این مشروعیت به معنای عمومیت نفرین برای همه افراد در روابط شخصی، به ویژه نسبت والدین به فرزندان نیست.
در رابطه والدین و فرزندان، دعا برای هدایت، اصلاح و موفقیت باید اصل باشد. نفرین یک فرزند توسط والدین تنها در فرض کفر آشکار، دشمنی با اسلام یا ارتکاب گناهانی که اساس تربیت دینی را نابود کند — و آن هم پس از اتمام همه راههای تربیتی و با شرایط بسیار سخت — قابل تصور است.
در غیر این صورت، خطر تخریب رابطه عاطفی و دور شدن همیشگی فرزند از مسیر حق وجود دارد. آموزه اصلی این بخش برای والدین امروز این است که الگوی تربیتی اهل بیت (ع)، دعا و محبت است، نه نفرین و خشونت. حتی در سختترین شرایط، دعا برای هدایت باید مقدم باشد.
4.نفرین اولیای الهی و نفرین مظلوم: مصادیق عینی و هشدارهای مهم
۴-۱. نمونههای عینی نفرین پیامبر (ص) و اثر سریع آن
روایات تاریخی مصادیق ملموسی از نفرین اولیای الهی ارائه میدهند. به عنوان مثال، حکم بن عاص (عموی عثمان) که پیامبر (ص) را مسخره میکرد، مورد نفرین ایشان قرار گرفت و تا پایان عمر دچار لرزش دائمی اندام شد[۱۰].
همچنین، نفرین پیامبر (ص) بر سران مشرک قریش مانند ابوجهل و ابولهب، به هلاکت آنان در جنگ بدر انجامید[۱۱]. این موارد نشان میدهد که نفرین اولیای معصوم (ع) که از مقام عصمت و اتصال به اراده الهی سرچشمه میگیرد، اثری قطعی و سریع دارد. این اثرگذاری، نه از روی انتقامجویی شخصی، بلکه به عنوان جزئی از سنت الهی در مجازات دشمنان سرسخت دین و عبرتی برای دیگران است.
۴-۲. هشدار جدی: استجابت قطعی نفرین مظلوم و نفرین پدر
پیامبر اکرم (ص) با بیان صریحی فرمودند: «از نفرین مظلوم بترسید، زیرا مستجاب میشود و از نفرین پدر نیز بترسید، زیرا یکی از شمشیرهای برنده است»[۱۲].
این حدیث دو نکته حیاتی را بیان میکند: نخست، نفرین مظلوم (کسی که حقش پایمال شده) به دلیل همراهی با حق مغضوب، در پیشگاه الهی از مکانت ویژهای برخوردار است و مستجاب میشود.
دوم، نفرین پدر نیز به دلیل حق بزرگ تربیت و جانفشانیهایش و همچنین جایگاه عاطفی و معنوی پدری، دارای اثرگذاری فوقالعادهای است و به "شمشیر برنده" تشبیه شده است. این هشدار، نشاندهنده حساسیت و خطر استفاده نابجا از این ابزار قدرتمند است.
۴-۳. تأکید امام صادق (ع) بر رابطه مستقیم ظلم و استجابت نفرین
امام صادق (ع) نیز در تأیید و توضیح همین اصل فرمودند: «از ظلم کردن بترسید، زیرا نفرین مظلوم به آسمان میرود و مستجاب میشود»[۱۳]. این روایت، رابطه علّی و معلولی مستقیمی بین "ظلم" و "استجابت نفرین" برقرار میکند.
به بیان دیگر، خودِ عمل ظالمانه، زمینهساز استجابت دعای مظلوم میگردد. این یک هشدار همگانی است، اما برای والدین معنایی ویژه دارد: اگر در حق فرزند خود (حتی اگر به ظاهر برای تربیت او باشد) مرتکب ظلم و بیعدالتی شوند، خود را در معرض نفرین احتمالی او قرار دادهاند که ممکن است مستجاب گردد.
۴-۴. تطبیق با شرایط امروز: پرهیز از هرگونه ظلم، سنگ بنای ایمنی از نفرین
این دسته از روایات برای والدین در عصر حاضر، هشداری جدی و کاربردی است. پیام اصلی این است که ایمنترین راه برای در امان ماندن از نفرین (حتی از سوی فرزند)، پایبندی کامل به عدالت و پرهیز از هرگونه ظلم در رفتار با اوست.
این شامل ظلمهای آشکار (مانند تنبیه بدنی غیرضروری، محرومیتهای ناعادلانه) و نیز ظلمهای پنهان (مانند تحقیر، مقایسههای آزاردهنده، بیتوجهی عاطفی) میشود. والدین باید بدانند که حقوق عاطفی و تربیتی فرزند نیز حقی است که پایمال کردن آن، مصداق ظلم است.
بنابراین، مدیریت خشم، اصلاح روشهای تربیتی منسوخ و تکریم شخصیت فرزند، نه تنها یک تکلیف اخلاقی، بلکه یک ضرورت برای حفظ خود و خانواده از عواقب خطرناک است. در یک کلام، عدالتورزی، قویترین پناهگاه در برابر تیرهای نفرین است.
5.نفرین پدر و مادر: شرایط استجابت و حدود آن
۵-۱. اولویت دعای خیر و جایگاه ویژه استجابت آن
پیش از پرداختن به موضوع نفرین، باید بر اولویت و قدرت فوقالعاده دعای خیر والدین تأکید کرد. در منظومه تربیتی اسلام، دعای مثبت پدر و مادر برای فرزند، از جایگاهی رفیع و تضمین شده برخوردار است.
امام محمد باقر (ع) میفرمایند: «خَمْسُ دَعَوَاتٍ لَا یُحْجَبْنَ عَنِ الرَّبِّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: دَعْوَةُ الْإِمَامِ الْمُقْسِطِ، وَ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ، یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَأَنْتَقِمَنَّ لَکَ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ، وَ دَعْوَةُ الْوَلَدِ الصَّالِحِ لِوَالِدَیْهِ، وَ دَعْوَةُ الْوَالِدِ الصَّالِحِ لِوَلَدِهِ، وَ دَعْوَةُ الْمُؤْمِنِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ، فَیَقُولُ: وَ لَکَ مِثْلُهُ»[۱۴].
(پنج دعا است که از درگاه پروردگار تبارک و تعالى محجوب نخواهد شد: دعای امام عادل، دعای مظلوم – که خداوند عزوجل میفرماید: "قطعاً انتقام تو را خواهم گرفت، اگرچه پس از مدتی باشد" – دعای فرزند صالح برای والدینش، دعای والد صالح برای فرزندش، و دعای مؤمن برای برادر مؤمنش در پشت سرش، پس [خدا] میفرماید: "و برای تو همانند آن است").
این روایت به وضوح بیان میکند که دعای والد شایسته برای فرزندش، در زمره دعاهایی است که هیچ حائلی در برابر آن نیست و به سرعت به عرش الهی میرسد.
این ویژگی، در کنار استجابت دعای فرزند صالح برای والدین، یک چرخه برکت و تقویت رابطه عاطفی را در خانواده ایجاد میکند. بنابراین، کانون اصلی توصیههای دینی، ترغیب به استفاده از این نیروی مثبت و سازنده است، نه توسل به نفرین.
۵-۲. نفرین والدین: اوج اثرگذاری و شرایط استجابت
با این حال، هنگامی که این رابطه عمیق و پرمهر جریحهدار شود و فرزند مرتکب «عُقُوق» – که به معنای آزار دل، شکستن حرمت و نافرمانی آشکار از والدین است – گردد، دعای والدین میتواند جنبه منفی و شدیدی به خود بگیرد.
امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل میفرمایند: «إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهَا تُرْفَعُ فَوْقَ السَّحَابِ حَتَّى یَنْظُرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهَا فَیَقُولَ ارْفَعُوهَا حَتَّى أَسْتَجِیبَ لَهُ وَ إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ الْوَالِدِ فَإِنَّهَا أَحَدُّ مِنَ السَّیْفِ»[۱۵] (از دعای مظلوم بپرهیزید، زیرا آن [دعا] بالاى ابر برده مىشود تا خداوند عزوجل به آن مینگرد و میفرماید:
آن را بالا ببرید تا براى او اجابت کنم. و از دعاى پدر بپرهیزید، زیرا آن از شمشیر برندهتر است). تشبیه نفرین پدر به «شمشیر برنده» نشاندهنده سرعت نفوذ، قطعیت تأثیر و قدرت آسیبزنندگی فوقالعاده آن است.
در روایت دیگری، امام صادق (ع) به طور مشخصتر شرایط استجابت را بیان کرده و تصریح میکنند: «ثَلاثُ دَعَواتٍ لا یُحجَبنَ عَنِ اللّهِ تَعالى: دَعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ إذا بَرَّهُ، وَ دَعوَتُهُ عَلَیهِ إذا عَقَّهُ...»[۱۶] (سه دعا از [درگاه] خداوند متعال پوشیده نمىماند: دعاى پدر به سود فرزندش وقتى که به او نیکى کند، و دعاى او به زیان فرزندش وقتى که مورد عُقوق [و نافرمانى] او قرار گیرد...).
بنابراین، شرط اساسی اثرگذاری و استجابت نفرین والدین، تحقق واقعی «عُقُوق» از سوی فرزند است؛ به این معنا که فرزند به صورت آگاهانه و مستمر حرمت والدین را بشکند و موجبات رنجش شدید آنان را فراهم آورد.
در چنین وضعیتی، پدر یا مادر در جایگاه «مظلوم» قرار میگیرند و نفرین آنان مشمول قاعده کلی استجابت سریع دعای مظلوم میگردد. این امر هم هشداری جدی برای فرزندان است و هم مسئولیتی خطیر بر دوش
۵-۳. مبانی عدالت الهی در استجابت نفرین
استجابت نفرین، یک فعل مکانیکی و خودکار نیست، بلکه بر پایه عدالت، حکمت و نظام قضایی الهی استوار است. امام محمد باقر (ع) در بیان ژرفی این اصل بنیادین را تشریح میفرمایند:
«إِذَا لَعَنَ الرَّجُلُ أَخَاهُ فَإِنَّ اللَّعْنَةَ تَرْتَدُّ بَیْنَهُمَا، فَإِنْ کَانَ أَحَدُهُمَا مُسْتَحِقّاً وَقَعَتْ عَلَیْهِ، وَ إِلَّا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا»[۱۷] (هنگامی که شخصی برادر [دینی] خود را لعن کند، آن لعنت میان آن دو در رفت و آمد است؛ اگر یکی از آن دو سزاوار [لعنت] باشد، بر او فرود میآید، وگرنه به سوی صاحبش بازمیگردد).
این حدیث شریف که قاعدهای کلیدی در باب هر نوع دعا و نفرین است، چند نکته اساسی را در مورد نفرین والدین روشن میسازد:
اولاً، نفرین یک اتهام یا طلسم خودکار نیست که بلافاصله اثر کند، بلکه مانند پروندهای قضایی است که در محضر عدل الهی مورد بررسی دقیق قرار میگیرد تا انطباق آن با واقعیت سنجیده شود.
ثانیاً، سزاواری و استحقاق واقعی طرف مقابل، شرط نهایی تعلق گرفتن نفرین است. اگر فرزندی در حقیقت عاق و ناسپاس نباشد و والدین به دلایلی مانند سوء تفاهم، خشم مقطعی یا توقعات نابجا او را نفرین کنند، این نفرین نه تنها به فرزند نمیرسد، بلکه طبق قانون عدل الهی، به سوی گوینده بازمیگردد و عواقب آن دامنگیر خود او خواهد شد.
ثالثاً، این مکانیسم هشداری جدی و بسیار مهم به والدین است که از نفرینِ سبک، سریع، بدون دلیل موجه یا در اوج عصبانیت زودگذر بپرهیزند. زیرا عدالت الهی ابتدا مصداق و انگیزه نفرین را میسنجد و سپس حکم میکند. این اصل، هم از حقوق فرزند در برابر قضاوت ناعادلانه دفاع میکند و هم والدین را به تعقل و خویشتنداری در لحظات خشم فرامیخواند.
۵-۴. هشدار به والدین و توصیه به مدارا
با توجه به قدرت آسیبزننده و مکانیسم عدالتمحور نفرین، پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) والدین را به شدت از نفرین کردن فرزندان بر حذر داشتهاند.
پیامبر (ص) میفرمایند: «لَا تَلْعَنُوا أَوْلَادَکُمْ، فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُمْ یُوَافِقُونَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتِجَابَةً»[۱۸] (فرزندان خود را لعن [و نفرین] نکنید، چرا که شما نمیدانید شاید [این نفرین] با اجابت خداوند عزوجل موافقت کند [و محقق شود]). این حدیث به صراحت بیان میکند که خطر استجابت، حتی برای یک نفرین به ظاهر کوچک یا احساسی، وجود دارد و والدین باید از آن بترسند.
همچنین امام صادق (ع) در هشداری دیگر با بیان پیامد دنیوی این عمل میفرمایند: «مَنْ لَعَنَ وَلَدَهُ دَفَعَ الْفَقْرَ إِلَیْهِ»[۱۹] (هر کس فرزندش را لعن کند، فقر [و تنگدستی] را به سوی او رانده است).
این روایت نشان میدهد که آثار منفی نفرین، حتی اگر مستجاب شده و به فرزند آسیب برساند، میتواند به شکل بازگشت ضرر به کل خانواده، از جمله خود والدین، بازگردد و برکت را از زندگی آنان دور کند.
بنابراین، توصیه اکید و خط مشی اصلی دین در برخورد با خطاهای فرزندان، صبر، عفو، دعای خیر و توسل به روشهای اصلاحی غیرخصمانه است.
خداوند متعال در قرآن کریم مؤمنان را به این رویکرد فرامیخواند: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ»[۲۰] (و باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست ندارید که خدا شما را بیامرزد؟).
این آیه شریفه، گذشت و چشمپوشی را نه تنها به عنوان یک فضیلت اخلاقی، بلکه به عنوان شرط دریافت عفو الهی معرفی میکند و آن را اساس تعامل با خطاکاران، حتی در درون خانواده، قرار میدهد.
۵-۴.تطبیق با شرایط امروز: عبرت برای امروز؛ پرهیز از شمشیر دو لبه نفرین در تربیت
در عصر حاضر که تنشهای نسلی و شکاف در مفاهیم احترام گاه روابط والدین و فرزندان را تحت فشار قرار میدهد، درک این آموزهها حیاتی است. این احادیث به والدین امروز میآموزد که «نفرین» یک سلاح بسیار برنده اما دو لبه است.
استفاده نسنجیده و احساسی از آن در لحظه خشم، نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه ممکن است پشیمانی جبرانناپذیری به بار آورد. مسیر خردمندانه، تقویت دائمی پیوند عاطفی، گفتگوی محترمانه و دعای خالصانه برای هدایت فرزندان است
اگر فرزندی مرتکب خطایی شد که مستحق عاق شدن بود، والدین باید پیش از هر چیز، حقوق خود را از خداوند طلب کرده و به او پناه ببرند، نه اینکه بلافاصله زبان به نفرین بگشایند.
در نهایت، این روایات برای فرزندان نیز هشداری همیشگی است که پاسداشت حرمت پدر و مادر، تنها یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه ضامن سلامت دنیوی و اخروی آنان است. حفظ این حریم، بهترین تضمین برای جاری شدن برکت دعای والدین و در امان ماندن از قطعیت نفرین برحق آنان است.
6. شرط نهایی: سزاواری و بازگشت نفرین ناحق
۶-۱. شرط محوری: سزاواری مُلعَن و عدالت الهی
نفرین والدین، حتی با وجود تحقق «عقوق»، یک اقدام خودکار و قطعیالاجابه نیست. شرط نهایی و تعیینکننده، سزاواری واقعی فرزند برای دریافت این نفرین است.
امام محمد باقر (علیهالسلام) مکانیسم حکیمانه و عدالتمحور الهی را اینگونه توضیح میفرمایند: «إِذَا لَعَنَ الرَّجُلُ أَخَاهُ فَإِنَّ اللَّعْنَةَ تَرْتَدُّ بَیْنَهُمَا، فَإِنْ کَانَ أَحَدُهُمَا مُسْتَحِقّاً وَقَعَتْ عَلَیْهِ، وَ إِلَّا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا»[۲۱] (هنگامی که شخصی برادر [دینی] خود را لعن کند، آن لعنت میان آن دو در رفت و آمد است؛ اگر یکی از آن دو سزاوار [لعنت] باشد، بر او فرود میآید، وگرنه به سوی صاحبش بازمیگردد).
این اصل کلیدی نشان میدهد که نفرین مانند دادخواستی در محکمه عدل الهی است که قاضی آن، خداوند حکیم است. اگر بررسی الهی نشان دهد که فرزند به راستی سزاوار است، نفرین به او میرسد؛ در غیر این صورت، این نفرین ناروا مانند تیری به سوی کماندار بازمیگردد و عواقب آن دامنگیر والدین میشود. بنابراین، نفرین تنها زمانی اثرگذار است که با حقیقت و واقعیت مطابقت داشته باشد.
۶-۲. تطبیق نهایی: پرهیز از قضاوت شتابزده و مسئولیت بزرگ والدین
این آموزه برای والدین در جهان امروز، که ممکن است سریعالقضاوت باشند، پیامی بسیار سنگین دارد. این اصل، مسئولیت اخلاقی و شرعی والدین در کنترل زبان و خشم را به حداکثر میرساند.
آنان باید همواره به یاد داشته باشند که پیش از هر نفرینی، عدالت الهی ابتدا خود آنان و انگیزهشان را میسنجد. آیا نفرین از روی غلیان احساسات لحظهای است؟
آیا تمام حق ماجرا را دیدهاند؟ آیا خود در ایجاد این وضعیت مقصر نبودهاند؟ آیا برای اصلاح، همه راههای ممکن را رفتهاند؟ اگر پاسخ به این پرسشها منفی باشد، نفرین نه تنها بیاثر، بلکه خطرناک و بازگشتپذیر است.
بنابراین، تنها در نادرترین شرایط، آنگاه که والدین با وجدانی آگاه و مطمئن تشخیص دهند حقی از آنان به گونهای فاحش و غیرقابل اغماض پایمال شده و هیچ راهی جز واگذاری به دادگاه الهی باقی نمانده، میتوانند با حالتی مظلومانه و حقطلبانه، امر را به خدا واگذار کنند.
در غیر این صورت، سکوت، دعا برای هدایت و تلاش مجدد برای اصلاح، تنها راه ایمن و مطمئن پیش روست. این، والاترین درس خردورزی و مسئولیتپذیری در تربیت از منظر اسلامی است.
۶-۲. تطبیق نهایی: پرهیز از قضاوت شتابزده و مسئولیت بزرگ والدین
این آموزه برای والدین در جهان امروز، که ممکن است سریعالقضاوت باشند، پیامی بسیار سنگین دارد. این اصل، مسئولیت اخلاقی و شرعی والدین در کنترل زبان و خشم را به حداکثر میرساند. آنان باید همواره به یاد داشته باشند که پیش از هر نفرینی، عدالت الهی ابتدا خود آنان و انگیزهشان را میسنجد.
آیا نفرین از روی غلیان احساسات لحظهای است؟ آیا تمام حق ماجرا را دیدهاند؟ آیا خود در ایجاد این وضعیت مقصر نبودهاند؟ آیا برای اصلاح، همه راههای ممکن را رفتهاند؟ اگر پاسخ به این پرسشها منفی باشد، نفرین نه تنها بیاثر، بلکه خطرناک و بازگشتپذیر است.
بنابراین، تنها در نادرترین شرایط، آنگاه که والدین با وجدانی آگاه و مطمئن تشخیص دهند حقی از آنان به گونهای فاحش و غیرقابل اغماض پایمال شده و هیچ راهی جز واگذاری به دادگاه الهی باقی نمانده، میتوانند با حالتی مظلومانه و حقطلبانه، امر را به خدا واگذار کنند.
در غیر این صورت، سکوت، دعا برای هدایت و تلاش مجدد برای اصلاح، تنها راه ایمن و مطمئن پیش روست. این، والاترین درس خردورزی و مسئولیتپذیری در تربیت از منظر اسلامی است.
7.تفصیل احکام و شرایط نفرین والدین
۷-۱. تفاوت ماهوی «عقوق» و «نفرین» و جایگاه دعای مثبت
برای روشن شدن بحث، نخست باید مفاهیم پایه را بازشناخت. «عقوق والدین» عبارت است از «به خشم آوردن، آزردن و شکستن خاطر پدر و مادر»[۲۲].
در نقطه مقابل، «نفرین والدین» دعایی است در جهت منفی، درخواست ضرر و بدی برای فرزند[۲۳]. آنچه این دو را به هم پیوند میزند، قاعدهای کلیتر است: دعای والدین (چه مثبت و چه منفی) از جایگاهی ویژه و نافذ برخوردار است.
امام صادق (ع) به نقل از امام باقر (ع) میفرمایند: «خَمْسُ دَعَوَاتٍ لَا یُحْجَبْنَ عَنِ الرَّبِّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى: دَعْوَةُ الْإِمَامِ الْمُقْسِطِ، وَ دَعْوَةُ الْمَظْلُومِ... وَ دَعْوَةُ الْوَالِدِ الصَّالِحِ لِوَلَدِهِ...»[۲۴] (پنج دعا از درگاه پروردگار محجوب نمیماند: دعای امام عادل، دعای مظلوم... و دعای والد صالح برای فرزندش...). این اصل، هم قدرت دعای خیر و هم زمینه دعای شر (نفرین) را در صورت تحقق شرایط آن تبیین میکند.
۷-۲. شرط اساسی استجابت: نسبت مستقیم «برّ» و «عقّ» با دعا و نفرین
اما این نفوذ، بیقید و شرط نیست. شرط اساسی که به طور مکرر در روایات آمده، نحوه رفتار فرزند است. امام صادق (ع) میفرمایند: «ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ لَا یُحْجَبْنَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى: دَعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ إِذَا بَرَّهُ، وَ دَعْوَتُهُ عَلَیْهِ إِذَا عَقَّهُ...»[۲۵] (سه دعا از [درگاه] خداوند متعال پوشیده نمیماند: دعای پدر به سود فرزندش وقتی که به او نیکی کند، و دعای او به زیان فرزندش وقتی که مورد نافرمانی [و عُقوق] او قرار گیرد...).
بنابراین، دعای خیر والدین، پاداش «برّ» (نیکی و اطاعت) و نفرین آنان، کیفر «عقّ» (آزار و نافرمانی) است. اگر فرزندی وظایف خود را به خوبی انجام دهد، حتی اگر والدین به دلایلی او را نفرین کنند، این نفرین شرط اساسی استجابت (یعنی «عقّ» واقعی) را ندارد.
۷-۳. هشدار نهایی: نفرین پدر، برندهتر از شمشیر
با وجود همه این شرایط و قیود، قدرت این نفرین در صورت تحقق شرایط، فوقالعاده و هولناک توصیف شده است. امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل میفرماید: «إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّهَا تُرْفَعُ فَوْقَ السَّحَابِ... وَ إِیَّاکُمْ وَ دَعْوَةَ الْوَالِدِ فَإِنَّهَا أَحَدُّ مِنَ السَّیْفِ»[۲۶] (از دعای مظلوم بپرهیزید که بالای ابرها میرود... و از دعای پدر بپرهیزید که از شمشیر برندهتر است).
این تشبیه نشان میدهد که نفرین والدِ مظلوم، تیرهایی معنوی است که سرعت، دقت و قدرت نفوذی مرگبار دارند و باید از آنها به شدت ترسید.
۷-۴. تطبیق با شرایط امروز: پاسداشت حریم، تنها پناهگاه امن
در دنیای پیچیده امروز که گاه مفاهیمی مانند اقتدار والدین و فرمانبرداری فرزندان دستخوش تفسیرهای نادرست میشود، این آموزهها بیش از هر زمان دیگری راهگشاست.
این احادیث به فرزندان میگویند که حفظ حرمت و دلنشانی از پدر و مادر، بزرگترین سرمایه و بیمهنامه زندگی آنان است. به والدین نیز میآموزد که این «شمشیر برنده» را باید در نیام حلم، صبر و دعای خیر نگه دارند؛.
زیرا استفاده نابجا از آن، پیش از آنکه فرزند را بسوزاند، ممکن است به موجب عدالت الهی، خود آنان را ویران کند. مسیر خرد، تقویت پیوند عاطفی و مراقبت از کلام است. در نهایت، رابطهای آکنده از مهر و متقابل، تنها دژی است که میتواند هر دو طرف را از تیرهای زهرآگین نفرین ناحق در امان نگه دارد.
8- توصیههای اکید به والدین: پرهیز از نفرین و توصیه به مهرورزی
۸-۱. تأکید قرآن بر عفو و گذشت به عنوان مبنای رابطه خانوادگی
پیش از هر چیز، مبنا و خط مشی کلی که خداوند متعال برای روابط انسانی – و به طریق اولی روابط عمیق خانوادگی – ترسیم میکند، عفو و چشمپوشی است، نه نفرین و انتقام.
خداوند حکیم میفرماید: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»[۲۷] (و باید عفو کنند و چشم بپوشند. آیا دوست ندارید که خدا شما را بیامرزد؟ و خداوند آمرزنده مهربان است).
این آیه شریفه، رابطه علّی و معلولی مستقیمی بین گذشت از خطای دیگران و دریافت عفو الهی برقرار میسازد. بنابراین، والدینی که انتظار رحمت و بخشش خداوند را دارند، نخستین گام را باید با گذشت از خطاهای فرزندان بردارند. این اصل، بنیادی فراتر از احکام فردی نفرین است و فضای کلی حاکم بر تربیت اسلامی را تعیین میکند.
۸-۲. نهی صریح پیامبر (ص) از نفرین فرزند و اموال
با علم به قدرت استجابت نفرین والدین، پیامبر اکرم (ص) با صراحتی بینظیر و به صورت مکرر، مؤمنان را از این عمل نهی فرمودهاند.
ایشان میفرمایند: «لَا تَدْعُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ، وَ لَا تَدْعُوا عَلَى أَوْلَادِکُمْ، وَ لَا تَدْعُوا عَلَى أَمْوَالِکُمْ، لَا تُوَافِقُوا مِنَ اللَّهِ سَاعَةَ إِجَابَةٍ فَیَسْتَجِیبَ لَکُمْ»[۲۸] (بر خودتان نفرین نکنید، بر فرزندانتان نفرین نکنید، بر اموالتان نفرین نکنید، مبادا با ساعتی از ساعات اجابت [دعا] از جانب خداوند موافقت کنید و او برایتان اجابت کند).
این حدیث شریف نشان میدهد خطر استجابت، آنقدر جدی است که پیامبر (ص) حتی نفرین در لحظه خشم بر خود و اموال را نیز منع کردهاند، چه رسد به نفرین فرزند که عواقب آن میتواند بسیار گستردهتر باشد.
در روایت دیگری ایشان به طور خاص فرمودند: «لَا تَلْعَنُوا أَوْلَادَکُمْ، فَإِنَّکُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُمْ یُوَافِقُونَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتِجَابَةً»[۲۹] (فرزندان خود را لعن نکنید، چرا که شما نمیدانید شاید [این نفرین] با اجابت خداوند عزوجل موافقت کند).
۸-۳. توصیه حکیمانه به حفظ جوانان و امید به اصلاح آنان
پیامبر رحمت (ص) در بیانی بسیار عمیق و آیندهنگر، دیدگاه اسلام را نسبت به نسل جوان حتی در صورت خطاکاری روشن میکنند. ایشان میفرمایند: «لَا تَتَمَنَّوْا فَنَاءَ أَوْلَادِکُمْ وَ إِنْ کَثُرَ شَرُّهُمْ؛ فَإِنَّهُمْ عَلَى شَرِّهِمْ أَصْنَافٌ: إِمَّا تَائِبٌ مُسْتَقِیمٌ، یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِ، وَ إِمَّا مُصِیبَةٌ تَصِیبُهُ فَیُکَفِّرُهَا، وَ إِمَّا یَغْزُو الْعَدُوَّ، أَوْ یُطْفِئُ الْحَرِیقَ، أَوْ یَرُدُّ الْمَاءَ»[۳۰].
(نابودی فرزندانتان را آرزو مکنید، گرچه بدیهای بسیاری در آنان باشد؛ زیرا آنان با آن بدیها چند دستهاند: یا توبهکنندهای راستین است و خداوند توبهاش را میپذیرد، یا مصیبتی به او میرسد و [با صبر بر آن] کفاره [گناهانش] میشود، یا [در آینده] با دشمن میجنگد، یا آتشی را خاموش میکند، یا مانع از جریان آب [در مسیر اشتباه] میشود). این کلام نورانی، والدین را از نگاه کوتهبینانه و قطع امید از فرزند بازمیدارد و به صبر، امیدواری و توجه به ظرفیتهای آینده او دعوت میکند.
۸-۴. هشدار امام صادق (ع) درباره پیامدهای دنیوی نفرین
امام صادق (ع) نیز با بیانی دیگر بر این نهی تأکید کرده و هشدار میدهند که آثار سوء نفرین، میتواند دامان زندگی مادی والدین را نیز بگیرد.
ایشان میفرمایند: «مَنْ لَعَنَ وَلَدَهُ دَفَعَ الْفَقْرَ إِلَیْهِ»[۳۱] (هر کس فرزندش را لعن کند، فقر [و تنگدستی] را به سوی او رانده است). این روایت نشان میدهد که نفرین، تنها یک تهدید معنوی برای فرزند نیست، بلکه عملی است که میتواند برکت را از زندگی خود والدین بزداید و آنان را نیز دچار مشکل سازد. این هشدار، انگیزه دیگری برای خویشتنداری و دوری از این عمل است.
۸-۵. تطبیق با شرایط امروز: تربیت با امید، نه با نفرین
در عصری که فشارهای روانی، اختلاف نسلها و نگرانی برای آینده فرزندان گاه والدین را به ستوه میآورد، این دسته از روایات همچون نسیمی رهاییبخش است. این آموزهها به والدین امروزی یادآوری میکند که کارکرد اصلی تربیت، "امیدبخشی" و "اصلاح" است، نه "نفرین" و "نابودی".
به جای تمرکز بر اشتباهات و آرزوی نابودی آن (که در لحظه خشم ممکن است به زبان آید)، باید همچون یک باغبان صبور، به آبیاری استعدادها، هرس عادتهای ناپسند با قیچی محبت و امید به شکوفایی آینده دل بست.
حتی اگر فرزندی در مسیر انحرافی گام نهاد، دعا برای هدایتش، صد چندان مؤثرتر از نفرین بر نابودیش است. این نگاه، نه تنها خانواده را از آسیبهای روحی و معنوی نفرین مصون میدارد، بلکه فضایی سرشار از اعتماد و امکان بازگشت ایجاد میکند که خود، بزرگترین عامل تربیتی است.
نتیجه:
بررسی جامع آیات و روایات در این مقاله نشان میدهد که نفرین والدین پدیدهای واقعی و با اثرگذاری فوقالعاده در منظومه دینی اسلام است، اما مشروط به شرایطی بسیار دقیق و سختگیرانه.به طور خلاصه، این اثرگذاری تنها زمانی محقق میشود که نخست، فرزند مرتکب «عُقُوق» واقعی و آزار جدی والدین شده باشد و آنان در مقام «مظلوم» قرار گیرند.
دوم، انگیزه والدین از نفرین، حقطلبی و درخواست عدالت باشد، نه انتقامجویی شخصی یا عصبانیت زودگذر. سوم و از همه مهمتر، عدالت الهی باید سزاواری فرزند را احراز کند؛ در غیر این صورت، این نفرین به سوی گوینده بازخواهد گشت.
نکته محوری و راهبردی این تحقیق، تأکید مکرر و صریح خود معصومین (علیهمالسلام) بر پرهیز والدین از نفرین فرزندان است. توصیه به عفو، گذشت، صبر و دعای خیر، خط مشی اصلی اسلام در مواجهه با خطاهای فرزندان معرفی شده است.
حتی در صورت تحقق شرایط سختگیرانه نفرین، اولویت با مدارا و اغماض است. از سوی دیگر، این آموزهها برای فرزندان هشداری همیشگی است که پاسداشت حرمت والدین، تنها یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه ضامن سلامت دنیوی و اخروی و بهترین بیمه در برابر عواقب سخت احتمالی است.
در نهایت، این پژوهش مشخص میکند که سلامت و سعادت نظام خانواده، در گرو تعادل و خردورزی است. از یک سو، قدرت معنوی والدین محترم شمرده شده و از سوی دیگر، از هرگونه استفاده احساسی و غیرمسئولانه از این قدرت نهی شده است. این تعادل حکیمانه، تضمینکننده کانونی آرام، پر از مهر و دور از هرگونه خشونت کلامی یا معنوی است.
ارجاعات:
[۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۱۸.[۲] قرآن کریم، سوره احزاب، آیه ۶۴.
[۳] ر.ک: میزانالحکمه، ج ۸، ص ۵۰۸ و ۵۰۹.
[۴] قرآن کریم، سوره ابراهیم، آیه ۲-۳.
[۵] قرآن کریم، سوره قیامت، آیه ۳۱-۳۳؛ سوره ماعون، آیه ۴.
[۶] قرآن کریم، سوره همزه، آیه ۱.
[۷] قرآن کریم، سوره مطففین، آیه ۱.
[۸] قرآن کریم، سوره بروج، آیات ۴-۸.
[۹] نهج البلاغه، خطبه ۷۰.
[۱۰] بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۵۹.
[۱۱] بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۵۷.
[۱۲] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۱۳] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۱۴] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۱۵] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۱۶] الأمالی للطوسی، ص ۲۸۰/۵۴۱.
[۱۷] اصول کافی، ج ۵، ص ۳۴۱.
[۱۸] تاریخ أصبهان، ج ۲، ص ۲۹۶، ح ۱۷۸۴.
[۱۹] عدّة الداعی، ص ۸۰.
[۲۰] قرآن کریم، سوره نور، آیه ۲۲.
[۲۱] اصول کافی، ج ۵، ص ۳۴۱.
[۲۲] محدث نوری، نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر، ص ۱۲۸.
[۲۳] برگرفته از: «نفرین از نگاه قرآن و احادیث»، سؤال ۱۶۷۸۲.
[۲۴] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۲۵] الأمالی للطوسی، ص ۲۸۰/۵۴۱.
[۲۶] الکافی، ج ۲، ص ۵۰۹.
[۲۷] قرآن کریم، سوره نور، آیه ۲۲.
[۲۸] صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۳۰۴، ح ۳۰۰۹.
[۲۹] تاریخ أصبهان، ج ۲، ص ۲۹۶، ح ۱۷۸۴.
[۳۰] حلیة الأولیاء، ج ۵، ص ۱۱۹.
[۳۱] عدّة الداعی، ص ۸۰.